معنی کاپیتان افسانهای
حل جدول
نمو
نماد کاپیتان
بازوبند
کاپیتان ناتیلوس
نمو
مرغی افسانهای
ققنس
ققنوس
کوه افسانهای
قاف
شهریار افسانهای
ادیپ
مرغ افسانهای
سیرنگ
موجودی افسانهای
انت
لغت نامه دهخدا
کاپیتان. (فرانسوی، اِ) کاپیتن. رجوع بکاپیتن ش-ود.
کاپیتان. (اِخ) قهرمان کمدی ایتالیائی از قبیل دلقکان و مسخرگان.
فرهنگ عمید
خلبان،
ناخدای کشتی،
بازیکنی که در حین بازی هدایتگر و سخنگوی تیم است،
مترادف و متضاد زبان فارسی
ناخدا، ناوبان، ارشد، رهبر، فرمانده
فرهنگ معین
سروان، فرمانده، خلبان، ناخدا، رهبر یک تیم ورزشی، سر ی ا ر (فره). [خوانش: [فر.] (اِ.)]
فرهنگ فارسی هوشیار
فرانسوی پهلوان پنبه رستم نما بنگرید به کپیتن (اسم) سلطان سروان، فرمانده، ناخدای کشتی، رهبر تیم ورزش.
معادل ابجد
692